جنگ اوکراین و آوار غول گرانی بر سر اقتصاد آمریکا و اروپا
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۱۹۲۷۴
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان نوشت: این روزها اقتصادهای بزرگ جهان در اروپا و آمریکا با بحران تورم و رکود دسته و پنجه نرم میکنند. گفته میشود اصلیترین عامل این وضعیت جنگ اوکراین بوده است.
از ۲۴ فوریه(۵ اسفند ۱۴۰۰) که جنگ اوکراین آغاز شد اروپا و آمریکا و البته قدرتهای بزرگ آسیایی مثل ژاپن و کره جنوبی شدیدترین تحریمها را علیه روسیه با هدف متوقف کردن ماشین جنگی این کشور در اوکراین وضع کردند اما خیلی زود تحریمها کمانه کرد و به جای روسیه این غولهای بزرگ اقتصاد جهانی بودند که کمرشان زیر بار بحران اقتصادی ناشی از این جنگ در حال خمیده شدن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمریکا و اروپا در حال تجربه تورمی هستند که در ۴۰ سال گذشته بیسابقه بوده است. در آمریکا کارشناسان میگویند سال آینده اقتصاد این کشور وارد رکود میشود در اروپا مقامات نسبت به ورود اقتصادهای بزرگ حوزه یورو به رکود هشدار میدهند. همزمان نگرانیها از زمستان بدون نفت و گاز روسیه در اروپا به شدت بالا رفته است. خبرها از جیرهبندی گاز در اروپا حکایت دارد. حتی در آلمان برخی مقامات طرح جیرهبندی آب گرم را مطرح کردهاند.
افزایش جهانی قیمت نفت و گاز تمامی برنامههای ضد روسی غرب را به هم ریخته است. علیرغم تحریمهای غرب، روسیه در اردیبهشت گذشته ۲۰ میلیارد دلار افزایش درآمدی داشت، زیرا افزایش قیمتها باعث شد روسیه در مقایسه باآوریل (فروردین) ۱.۷ میلیارد دلار اضافی نفت بفروشد. کارشناسان بانک جی پی مورگان آمریکا نیز در جدیدترین ارزیابی خود هشدار دادهاند که اگر روسیه تولید روزانه نفت خام خود را تا ۵میلیون بشکه کاهش دهد قیمت نفت با افزایش ۴ برابری از ۱۱۱ دلار کنونی ممکن است به ۳۸۰ دلار برسد.
تمسخر بایدن به خاطر قیمت بنزین
در آمریکا مقامات دولت بایدن خیال همه را راحت کرده و گفتهاند دلیل اصلی گرانی کالاها و به خصوص قیمت بنزین حمله روسیه به اوکراین بوده است. بایدن در این زمینه گفته است «تا زمانی که جنگ اوکراین ادامه دارد و روسیه شکست نخورده است، رانندهها باید بنزین را گرانتر بخرند»
یک گروه بزرگ لابی انرژی در آمریکا نیز پیام توئیتری جو بایدن که در آن از جایگاهداران سوخت انتقاد کرده و دستور داده بود، قیمتهای بنزین را کاهش دهند، مورد تمسخر و کنایه قرار داد. انجمن نفت و گاز آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی خطاب به جو بایدن با بیان اینکه «آنها روی این خواسته کار میکنند»، با کنایه نوشته است که نویسنده این پیام توئیتری باید برای یادگیری اصول اولیه اقتصاد به مدرسه بازگردد.
رئیسجمهوری آمریکا روز شنبه به وقت محلی در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته بود: «پیام من به شرکتهایی که جایگاههای سوخت را اداره میکنند و قیمت بنزین را در جایگاهها تعیین میکنند ساده است: اکنون زمان جنگ و خطر جهانی است. قیمت را در جایگاههای سوخت کاهش دهید تا هزینهای را که برای محصول میپردازید منعکس کند. اکنون این کار را انجام دهید»
علاوهبر کنایه انجمن نفت و گاز آمریکا به پیام بایدن، «جف بزوس»، بنیانگذار شرکت آمازون نیزدر پیامی جداگانه نیاز به آموزش بیشتر را گوشزد کرده است.در چند ماه گذشته، در پی جنگ در اوکراین که بازار جهانی انرژی را تحت فشار قرار داده است، قیمت بنزین در کالیفرنیا و در سراسر آمریکا به بالاترین حد خود رسیده است. در میان ایالتهای آمریکا، کالیفرنیا با ۶.۲۷ دلار در هر گالن بنزین دارای بالاترین قیمت سوخت است و پس از آن هاوایی و آلاسکا در جایگاههای دوم و سوم از این نظر هستند.
بایدن برای مهار قیمت بنزین از کنگره خواسته است تا یک تعلیق سه ماهه مالیات بر بنزین را برای کمک به مقابله با افزایش بیسابقه قیمت بنزین در این کشور و کاهش هزینههای خانوادههای آمریکایی در طول فصل تابستان امسال تصویب کند اما در عین حال اذعان کرده است این اقدام به تنهایی مشکل گرانی بنزین را حل نمیکند. بایدن همچنین از ایالتهای این کشور خواسته بود تا مالیاتهای ایالتی بر سوخت را که اغلب بالاتر از نرخهای دولت مرکزی است، به حالت تعلیق درآورند.
گرانی، بهای مقابله با روسیه
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با اذعان به بحران اقتصادی و افزایش قیمت انرژی در اروپا در مقالهای نوشت که « بحران انرژی که توسط اتحادیه اروپا احساس میشود بهایی است که این اتحادیه باید برای دفاع از دموکراسی و پایان نفوذ روسیه بر تصمیمسازیهای سیاسی بروکسل پرداخت کند.. »
به گزارش فارس، «جوزپ بورل» روز دوشنبه در مقالهای که در روزنامه ایتالیایی «لااستامپا» منتشر شده، نوشت: «تا پایان سال ۲۰۲۲، واردات نفت از روسیه را تا ۹۰ درصد کاهش خواهیم داد و به سرعت واردات گاز از روسیه را کاهش میدهیم. این تصمیمات به تدریج ما را از وابستگی که مدتها بر تصمیمات سیاسی ما تاثیرگذار بوده رها خواهد کرد»
بورل اضافه کرد: «البته این کاهش سریع وابستگی به انرژی روسیه چالشهای جدی برای بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و فعالیت بخشهای مختلف اقتصادی ایجاد خواهد کرد اما این بهایی است که برای دفاع از دموکراسیهایمان و قوانین بینالمللی باید پرداخت کنیم و ما در حال اتخاذ گامهایی برای حل این مشکلات با همبستگی هستیم»مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ادامه مقاله خود ابراز اطمینان کرد که تحریمها سرانجام مسکو را به زانو در خواهد آورد و این کشور را مجبور میکند که محاسبات راهبردی خود را تغییر دهد اگر چه این موضوع در آیند نزدیک روی نخواهد داد.
سالهای دشوار آلمان
این روزها آلمان بزرگترین اقتصاد حوزه یورو نیز با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم میکند.رهبران سیاسی و تجاری آلمان هشدار دادند این کشور با افزایش بهای انرژی واختلال تجاری که باعث شده برای اولین بار در بیش از ۳۰ سال گذشته کسری تجاری ماهانه داشته باشد، با بزرگترین «بحران اقتصادی» مواجه شده است.
به گزارش ایرنا، روزنامه فایننشال تایمز در این باره نوشت: افزایش قیمت انرژی باعث افزایش هزینههای وارداتی بزرگترین اقتصاد جهان در ماه می(اردیبهشت) شده است و این در حالیاست که اختلال در روند تجاری جهان باعث کسری بیسابقه یک میلیارد دلاری در صادرات این کشور برای اولین بار از سال ۱۹۹۱ شده است.
«اولاف شولتس» صدر اعظم آلمان روز دوشنبه هشدار داد که کشورش با «چالشی تاریخی» مواجه است و این بحران چند ماهه نخواهد بود، زیرا جنگ اوکراین «همه چیز را تغییر داده است و زنجیرههای عرضه کالاها هنوز هم به دلیل همهگیری کرونا دچار اختلال هستند».
«رینر دالگر» رئیسفدراسیون انجمنهای کارفرمایان در آلمان بعد از نشست روز دوشنبه به میزبانی شولتس گفت، آلمان با دشوارترین بحران اجتماعی و اقتصادی از زمان اتحاد دوباره مواجه است.
وی گفت:« سالهای دشواری پیش رو داریم. ما دیگر نمیتوانیم تداوم رشد اقتصادی را که قبل از همهگیری کووید-۱۹ و جنگ اوکراین تجربه کردیم، تضمین کنیم.
بر اساس دادههای آژانس آمار فدرال آلمان که روز دوشنبه منتشر شد، واردات آلمان از ماه آوریل تا مه (فروردین تا اردیبهشت) افزایش ۲.۷ درصدی داشت و به ۱۲۶.۷ میلیارد یورو رسید در حالی که صادرات این کشور در مقیاس ماهانه در همین ماه ۰.۵ درصد کاهش داشت و به ۱۲۵.۸ میلیارد یورو ثبت شد.
پیشبینی شرکت خدمات مالی «ای. ان.جی» نیز نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی آلمان در سه ماهه دوم امسال کاهش یابد.«کارستن برزسکی»، رئیستحقیقات کلان این شرکت گفته است که احتمال زیادی وجود دارد که آلمان و بقیه کشورهای منطقه یورو امسال وارد رکود اقتصادی شوند.
اعتصاب کارگران بخش نفت و گاز نروژ
در نروژ نیز اعتراض کارگران بخش نفت به دستمزدها در شرایطی که اروپا به دلیل کاهش عرضه از روسیه، به گاز این کشور نیاز دارد دردسرهایی را برای اتحادیه اروپا به همراه آورده است. خبرگزاری «دویچه وله» آلمان در گزارشی در همین زمینه نوشت: «کارگران بخش نفت و گاز نروژ در بحبوحه نگرانیها در مورد عرضه گاز اروپا کار خود را متوقف کرده و اعتصاب کردهاند. »
به گزارش تسنیم گفته میشود که در ابتدا یک میدان گازی تحت تأثیر این اعتصابها قرار گرفته است، اما این حرکت اعتراضی میتواند به سه میدان دیگر گسترش یابد مذاکرات تعرفهای برای افزایش دستمزد کارگران تا به حال بینتیجه بوده است. دولت نروژ اعلام کرده که از نزدیک این مناقشات را دنبال میکنداین حرکت اعتراضی برای کشورهای اتحادیه اروپا در موقع نامناسبی اتفاق افتاده است. زیرا آنها به دلیل کمبود منابع روسیه به گاز بیشتری از نروژ وابسته هستند. روسیه تحویل گاز به لهستان و هلند را متوقف کرده است، زیرا آنها روشهای پرداخت جدید معرفی شده توسط روسیه را رد کردند. به دلیل کاهش عرضه، نروژ تولید گاز خود را افزایش داده و گفته است که فروش خود را در سال جاری هشت درصد افزایش خواهد داد. اتحادیه اروپا تاکنون حدود ۲۰ درصد گاز خود را از نروژ وارد کرده است. حدود ۴۰ درصد گاز اروپا هم قبل از حمله روسیه به اوکراین از این کشور تامین میشد.
رکوردشکنی تورم در کره جنوبی
در آسیا نیز دادههای آماری نشان میدهد میزان نرخ تورم در کره جنوبی در ماه ژوئن سال جاری(خرداد-تیر) به بیشترین میزان خود در ۲۴ سال گذشته رسیده است. به گزارش ایرنا به نقل از خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی، میزان نرخ تورم در کره جنوبی در ماه ژوئن(خرداد-تیر) با افزایش ۶ درصدی روبهرو شده است. نرخ تورم در ماه مه نیز رشد ۵.۴ درصدی را تجربه کرده است.بر پایه این گزارش، افزایش بهای انرژی یکی از مهمترین دلایل بالارفتن نرخ تورم در این کشور آسیایی به شمار میآید.بر اساس این گزارش، حدود ۲۴ سال پیش نرخ تورم در کره جنوبی در سال ۱۹۹۸ با افزایش ۶.۸ درصدی روبهرو شد. این کشور در سالهای ۱۹۹۷-۱۹۹۸ بالاترین نرخ تورم را به دلیل وقوع بحران مالی تجربه کرد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: جنگ اوکراین گرانی اقتصاد تورم در کره جنوبی اتحادیه اروپا بحران اقتصادی جنگ اوکراین نرخ تورم روز دوشنبه قیمت بنزین جایگاه ها نفت و گاز تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۱۹۲۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استفاده کشورهای شیخ نشین خلیج فارس از کارت روسیه و چین/ دیگر خبری از ذبح گاوهای شیرده برای آمریکا نیست
به گزارش خبرآنلاین محمد مسجدجامعی در تشریح وضعیت کشورهای شیخ نشین خلیج فارس گفت: هم اکنون اینان در چهارمین مرحله تحول تاریخی خود هستند. مرحله نخست به وضعیت آنان به قبل از کشف نفت بازمیگردد، مرحله دوم به پس از آن که تا اواخر قرن بیستم و اوائل دهه اول قرن بیست و یکم ادامه یافت، مرحله سوم به تمایل آنان به بازکردن جامعه خود و وارد شدن به گونهای فعال به دنیای جدید و هماهنگ شدن و تعامل کردن با آن و حتی نقش داشتن در آن؛ و مرحله چهارم که در سالهای اخیر و خاصه پس از جنگ اوکراین آغاز شده، «توسعهمداری» آنها است. از مرحله دوم به بعد نوعی هماهنگی بین حاکمیت و نخبگان و توده مردم و خاصه جوانان وجود داشته و دارد. نخبگانی که هر روز بیشتر و آشناتر و با هوشتر میشوند و جوانانی که بیش از آنکه در فضای جامعه خود زندگی کنند، در فضای مجازی رشد یابنده موجود، زندگی میکنند.
و امّا توضیح مختصر هریک
الف) قبل از کشف نفت: عموم اینان در شرائط تاریخی خاص خود زندگی میکردند، خصوصاً آنان که در صحرا بودند. استثناء تا حدودی بحرین بود که به دلیل کشاورز بودن مردمش و ارتباط وثیقاش با ایران و میراث غنی شیعی بودنش، وضعیتی متفاوت داشت. مضافاً که محل استقرار انگلیسها بود و از آنجا مجموعه خلیج فارس و شیخ نشینها را مدیریت میکردند. مضافاً که اولین چاه نفت در این کشور، به بهرهبرداری رسید؛ و این به نوبه خود تفاوتی بزرگ بین او و شیخنشینهای دیگر ایجاد کرد. تفاوتی که تقریباً نیم قرن ادامه یافت. استثناء دوم کویت بود که به دلیل موقعیت جغرافیایی و رابطه تنگاتنگش با ایران و عراق و نیز هند و جریانهای عربی اوائل قرن بیستم، شرائطی متفاوت داشت. به جز این دو، زندگانی بقیه در همان چارچوب قبیلهای و عشیرهای بود و علیرغم رفتوآمد دائمی حجاج، تغییر چشمگیری را در عربستان شاهد نبودیم. تغییراتی که وجود داشت در همان دو شهر زیارتی و تا حدودی بندر جده بود. این بدین معنی بود که اینان تا قبل از دهه پنجاه قرن بیستم در همان شرائط تاریخی قبلی میزیستند.
ب) دوران پس از نفت: در دهه پنجاه شاهد استخراج وسیع نفت در عربستان و کویت هستیم و مدتی بعد، در شیخ نشینهای دیگر و با تأخیر در عمان. ثروتی کلان و در مدتی کوتاه به جوامعی کم جمعیت و در مقایسه با سایر جهان سومیان توسعه نایافته و با ساختارهایی قبیلهای و عشیرهای، وارد میشود. همزمان با چنین جریانی جهان عرب در غلیان سیاسی و فکری و احساساتی است. همه جا صحبت از وحدت عربی و مقابله با امپریالیسم و استعمار و مقابله با ارتجاع و عقبماندگی است و اینان نمادهای همین ارتجاعی هستند که شدیداً مورد انتقاد است و به قدرتهایی وابسته هستند که کمر به مقابله با آنان بستهاند و از ثروتی برخوردارند که از نظر انقلابیون آن ایام، متعلق به مجموعه اعراب است.
در چنین کش و قوسی آنان فرا میگیرند چگونه از ثروت به دست آمده استفاده کنند و از آن لذت ببرند و در کنار این همه چگونه از کنار خطرات بگذرند، بدون آنکه با آن مواجه شوند و مهمتر اینکه چگونه امنیت را خود را تأمین کرده و چگونه با صاحبان قدرت جهانی و منطقهای معامله کنند. اصل لذت از زندگی و ثروت خدادادی است و از کنار خطرات و چالشها گذشتن و با آنها درگیر نشدن و بهای گذر از تهدید را پرداختن.
این جریان تا دهه نود ادامه مییابد و نظام دو قطبی قبل از دهه نود، پشتوانهای است برای استمرار و موفقیت این سیاست. البته اشغال کویت ضربه شوکآوری است و سقوط بلوک شرق محاسبات قبلی را برهم میریزد و زمینه را برای چرخش جدیدی فراهم میآورد.
ج) چرخش جدید از قطر آغاز میشود و به تدریج گسترش و عمق مییابد. قطر کوچک تصمیم میگیرد از سیاست «پای در دامن کشانه» بیرون آید و در صحنه منطقهای و بعدها جهانی، ایفای نقش کند که البته مورد توافق قدرتهای آن روز و خصوصاً قدرتهای آنگلوساکسونی هست.
آنها میکوشند زیرساختهای پرداختن به چنین سیاستی را فراهم آورند. سیاستی که «باز» است و «تعاملکننده» و ثروت انبوه پترودلاری را پشتوانه دارد. از شبکه الجزیره گرفته تا هواپیمایی قطری و هتلها و سالنهای مختلف گردهمآیی و تا استادیومهای ورزشی و تاسیس شعبههای دانشگاههای معتبر غربی و البته در پیش گرفتن سیاستی میانجیگرایانه.
توفیق قطریها بقیه و خصوصاً عربستان و امارات را به اتخاذ چنین سیاستی تحریک و تشویق کرد و البته عوامل داخلی دیگری، خاصه در عربستان، وجود داشت. از اواخر دوران ملک عبدالله و نیز ولایتعهدی محمد بن زائد شاهد چنین تحولی هستیم و دیگران نیز به نسبتهای مختلفی چنین راهی را انتخاب کردند. پس از درگذشت عبدالله و امیر امارات، چنین سیاستی به سیاست حاکم، چه در امور داخلی و چه خارجی، تبدیل شد.
بدین ترتیب مرحله سوم تاریخی آنان به سرعت شکل گرفت و به اوج خود رسید. تمایل به ورود به صحنههای جهانی و منطقهای و حضور فعال در این دو، و زمینهسازی برای نیل به چنین حضوری. در کنار آن سبک کردن و یا برداشتن محدودیتهای اجتماعی و سنتی. اگرچه محدودیتها در مورد آزادیهای سیاسی و حقوق شهروندی به قوت خود باقی میماند و بلکه تشدید میشود. در کنار این همه فراهم آوردن بستری مناسبتر برای رشد اقتصاد آزاد و اقتصاد غیر نفتی و مسئله توریسم و تلاش برای قرار گرفتن در مسیر راههای مواصلاتی. به صحنه آمدن غیر مترقّبه ترامپ که سیاست خاورمیانهای کاملاً متفاوتی با اوباما داشت، به این جریان کمک شایانی کرد.
عامل بسیار موثر دیگر آغاز انقلابهای عربی بود. آنها پس از کمی تأخیر احساس کردند که اگر میدانداری نکنند خود مشمول این انقلابها قرار خواهند گرفت. به ویژه که در ماههای نخست، در عموم این کشورها علائمی از نارضایتی و اعتراض وجود داشت. یکی از مهمترین عوامل در کنترل این انقلابها خاصه در مصر و بحرین، ورود برخی از همین کشورها بود، چنانکه گسترش نارضایتیها و اعتراضها در سوریه که به جنگ داخلی خانمانسوزی انجامید نیز، به دلیل حضور و تحریک برخی از آنان بود.
د) و بالاخره چهارمین مرحله با جرقه جنگ اوکراین آغاز شد. بحران کرونا و بسته شدن بسیاری از کشورهای توسعهیافته صنعتی و کمبود نقدینگی در آنها به نوعی انظار را متوجه این منطقه ساخت؛ اما نقطه عطف بزرگ، جنگ اوکراین بود. این جنگ معادلات را در سطح جهانی و خاصه در سطح منطقه ما، به کلی دگرگون ساخت.
مجموعه غرب در کنار اوکراین و در برابر روسیه قرار گرفت. ترس ایجاد شده از رشد چشمگیر چین خصوصاً به لحاظ تکنولوژیکی و اقتصادی و مالی که از اوائل دهه دوم قرن بیست و یکم انظار را به سوی خود جلب کرده بود، نوعی چالش با چین را موجب شد؛ تا آنجا که در دور دوم ریاست جمهوری اوباما اولویت اول سیاست خارجی امریکا، مهار چین بود. جریانی که پیوسته ادامه یافت و تشدید گردید. آنها در چهره چین رقیب و بلکه دشمن آینده خود را میدیدند.
جورج سورس معروف در کنفرانس داووس صریحا گفت اگر چین در زمینه تکنولوژی الکترونیک از ما سبقت گیرد برای همیشه ما در حاشیه قرار خواهیم گرفت. در جریان داستان کرونا آنان کوشیدند به حداکثر ممکن چین هراسی را گسترش دهند.
در چنین شرائطی جنگ اوکراین به گونه غیر مترقبّهای اتفاق افتاد و طبیعی بود چین و علیرغم سیاست فوق العاده محافظهکارانهاش، در کنار روسیه قرار گیرد. از این زاویه شکست روسیه در این جنگ به عنوانی شکست چین هم بود و لذا کم و بیش تمامی غربیان بدان اهتمام داشتند.
در این میان صدور گاز روسیه به اروپا قطع شد و این جریان مشکلات اقتصادی و صنعتی و معیشتی فراوانی به وجود آورد. مجموعه غرب و خاصه اروپا به دنبال منابع جدید انرژی بود. از ونزوئلا گرفته تا غرب و شمال افریقا و در این گیرودار همه چشمها متوجه خلیج فارس و شیخ نشینهایش شد.
آنان که از مدتی پیش به دنبال حضوری بین المللی بودند، از چنین جریانی به شدت استقبال کردند و نتیجه آن رویآوری و استقبال این بود که همه سوابق منفی از مسائل مختلف حقوق بشری گرفته تا موضوع اولویت داشتن دموکراسی و انتخابات و حتی قتل قاشقچی، به فراموشی سپرده شد. گویی رهبران کشورهای بزرگ غربی جهت جلب نظر و حمایت این کشورها، به نوعی مسابقه گذاشته بودند.
تحولات صورت گرفته در طبقه نخبه سعودی و شیخ نشینها، آنان را با قواعد بازی آشنا کرده بود و اینان از شرائط جدید به خوبی استفاده کردند. بدین معنی که توانستند جهت چانهزنی با امریکاییها، از ورق روسیه و چین استفاده کنند و چنین کرده و میکنند.
اصولاً کیفیت برخورد امریکاییها با اینان قبل و بعد از جنگ اوکراین قابل مقایسه نیست. دیگر از آنچه ترامپ در مورد گاوهای شیرده و ذبح آنان میگفت، خبری نیست حتی اگر احیاناً باز هم انتخاب شود، نمیتواند چنین بگوید. در اولین ملاقات ترامپ و امیر کویت، شیخ صباح، تنها به او پنج دقیقه وقت داد و در طی آن گفت قرارداد همکاری با چین را لغو کند؛ همین و تمام. امّا در حال حاضر داستان به کلی تغییر یافته است.
این صرفاً در مورد امریکاییها نیست، روسها و چینیها هم کم و بیش چنین سیاستی در پیش گرفتهاند. آنان به شیوهای متفاوت با گذشته با آنان گفتگو میکنند. به واقع احساس میکنند که اینان در موقعیت فراتری قرار گرفتهاند. در پائیز ۲۰۲۲ امیر امارات سفری به روسیه داشت. پوتین شخصاً به استقبال او رفت؛ همچنانکه شخصاً او را بدرقه کرد و به دلیل سردی هوا و عدم وجود لباس گرم امیر، کاپشن خود را به او داد. چنین مسائلی به واقع برای اولین بار است که اتفاق میافتد.
در سایه چنین تحولاتی آنان به فکر نهادینه کردن توسعه صنعتی و اقتصادی و زیربنایی خود افتادند و برای نخستین بار است که سیاست غالب آنها سیاستی «توسعهمدارانه» است. آنچه به آنها کمک میکند بهرهگیری از رقابت بین سه رقیب موجود یعنی آمریکا و روسیه و چین است و به همین ترتیب بهره گرفتن از ظرفیت کشورهای دیگری چون انگلستان و فرانسه و هند. آنان یاد گرفتهاند که جهت توسعه هرچه بیشتر و سریعتر، چگونه از رقابتهای آشکار و نهفته آنها، سود برند.
برنامههای توسعهای بلندمدت و کوتاهمدت آنان قابل تأمل است. حتی کشور عمیقاً محافظهکار و محتاطی همچون عمان، برنامههای فراوانی را برای خود تنظیم کرده است. وضعیت جدید بینالمللی و برآمدن چین و روسیه و تضعیف نسبی موقعیّت امریکا و مجموعه غرب این مجموعه را به طراحی و تعقیب برنامههای توسعهمدارانه تشویق کرده است. آنچه در این مورد ترغیبکننده است رشد سریع آسیا است و اینکه به قدرت بزرگ و مسلط اقتصادی و صنعتی و تجاری جهان آینده تبدیل خواهد شد.
مایل بودم در مورد جنگ غزه و بازتابهایش بر روی این کشورها صحبت کنم که به دلیل کمی وقت در فرصتی دیگر بدان پرداخته خواهد شد. تنها به یک نکته اشاره میشود و آن اینکه بعید به نظر میآید تحولات بزرگی را که جنگ اوکراین برای این کشورها درپی داشت، جنگ غزه بتواند داشته باشد و منشأ دگرگونیهای بزرگی شود و البته آن را دلائل فراوانی است.
>>>متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
ژئوپلیتیک خلیج فارس؛ شیخنشینها و عربستان311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904249